مدح و مرثیۀ حضرت ام البنین سلام الله علیها
الـسلام ای مــادر ایــثـار یا اُمُّ البـنـیـن دلخـوشـی حـیـدر کـرار یـا اُمُّ البـنـیـن وقت توصیف تو ای بانو زبانها لال شد مدح تـو بالاتـر از گـفـتار یا اُمُّ البـنیـن جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است بعد زهرا بهترین غمخوار یا اُمُّ البنـین تو همانی که به عشق قبلۀ عالم حسین تربیت کـردی سـپه سـالار یا اُمُّ البنـین خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین تـا دم آخــر نـدارد کـار یـا اُمُّ الـبـنـیـن مـادر یـل ها سرت را تا ابد بالا بگـیر دست از شرمنـدگی بردار یا اُمُّ البنـین جان عباست بیا بس کن، برایت خوب نیست گریه با این چـشم های تـار یا اُمُّ البنـین بیشتر از هرچه غم در سینهات داری تو را پـیـری زیـنب دهـد آزار یـا اُمُّ البـنـیـن خوب شد ماندی، ندیدی که حسین افتاده بود بین مقـتل تـشنه و بییـار، یا اُمُّ البنـین خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس از حرم تا قـتلگه صد بار، یا اُمُّ البنـین خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در آتـش بـیـن در و دیـوار یـا اُمُّ الـبـنـیـن خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین در میـان کـوچه و بـازار یا اُمُّ البـنـیـن خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزهای خورده از پهلو سرِ سردار یا اُمُّ البنین خوب شد ماندی ندیدی خندۀ مستانه بر اهـل بیت احـمـد مخـتـار یا اُمُّ البـنـیـن |